مطالب این وبلاگ صرفا به منظور آموزش ویادگیری و حفاظت از آثار تاریخی میباشد در این وبلاگ خرید و فروش صورت نمیگیرد .
ضمناً هرگونه حفاری غیر مجاز جرم تلقی میشود.
مطالب این وبلاگ صرفا به منظور آموزش ویادگیری و حفاظت از آثار تاریخی میباشد در این وبلاگ خرید و فروش صورت نمیگیرد .
ضمناً هرگونه حفاری غیر مجاز جرم تلقی میشود.
رمزگشایی و تفسیر تندیس یا نشان عقاب در گنج یابی و دفینه
تندیس عقاب ( و شاهین ) یکی از نمادهایی است که در کشورمان تقریبا به ندرت یافت می شود .پیش از آن که به رمزگشایی این نماد بپردازیم لازم است در خصوص چرایی استفاده این نشان ، توضیحاتی ارائه شود .
عقاب ( و شاهین ) در باور ایرانیان پیش از زرتشت ، پرنده ای مقدس بوده است . ایرانیان عقاب را خدای طوفان ، سرور پرندگان ، نماد قدرت ، خوش یمن ، مظهر آسمانها و نشان پادشاهی ایرانیان می دانستند . در زمان زرتشت نیز این تقدس ادامه یافت و با ذکر نام عقاب در اوستا ، بر تقدس عقاب دامن زده شد .
در بند سی و چهارم اوستا ، زرتشت از اهورا مزدا سوال می پرسد که در مقابل مردم بد ذات و بدخواه چه کنم که اهورامزدا پاسخ می دهد پری از عقاب را برتن خود بمال و یا به تعبیری با خود همراه داشته باش . از آن پس بر تقدس عقاب افزوده شد . به طوریکه برخی پری از عقاب ، همراه خود داشتند تا بر توانایی ایشان افزوده شود . بسیاری از بزرگان نیز ، در هنگام فوت و دفن ، در کنارشان پری از بالهای عقاب قرار می گرفت و یا سپر ایشان به پر عقاب آراسته می شد تا هم از تقدس عقاب بهره مند شوند و هم بر توانایی ایشان افزوده شود و هم در مقابل جادوی بد سیرتان ، پیروز و سربلند باشند .
در باور پیشینیان ، عقاب ( و شاهین ) تا حدی خوش یمن بود که اگر در هنگام لشکرکشی بر فراز آسمان ، عقابی ظاهر می شد لشکریان به شادی و جشن مشغول می شدند زیرا اعتقاد داشتند که اگر عقاب بر سر راه لشکر ظاهر شود بدون تردید لشکر پیروز خواهد شد این نوع نگرش در بین مردم ، وجود داشت .
عقاب به همین دلیل ، پرنده ای بود که بسیار مورد توجه شاهان و شاهزادگان و بزرگان زمان ، بوده است به طوری که عقاب را پرنده ای درباری می نامیدند و مردم عادی از آن بی بهره و یا کم بهره بودند .به همین دلیل است که نماد عقاب را ، منسوب به شاه و یا شاهزاده می دانند .
با این توضیحات دلیل به کار گیری عقاب بر مقابر روشن شد . هدف از به کارگیری این نشان ، بهره گیری فرد متوفی از تقدس عقاب و مصونیت وی از جادوی بد سیرتان و بد ذات ها و پاک شدن فرد مدفون از گناه و مهم ترین موضوع ، نشان پادشاهی است این نکته که در این مکان فرد با اصالت و یا شاه و شاهزاده ای که مذهبی بوده و به شعایر دینی واقف و به آن جامه عمل می پوشانده ، آرمیده نیز بسیار مهم بوده است که با نشان عقاب ، به این مهم ، نایل می آمده اند .
حال به بررسی این نماد بپردازیم . عقاب به دو صورت کلی دیده می شود . تندیس عقاب و عقاب حک شده .
تندیس عقاب نیز خود به دو صورت دیده می شود تندیس کامل عقاب و سردیس عقاب .
تندیس ها و سر دیس ها تفسیر بسیار ساده ای دارند . زیرا تندیس ها و سردیس ها یا بر بالاترین نقطه مشرف بر مقبره یا مزار قرار می گرفته و یا بر بلند ترین صخره خود مقبره یا مزار قرار می گرفته است . اگر زیر پای تندیس عقاب شرایط مقابر را نداشت بی گمان نگاه تندیس عقاب ، مشرف بر مزار است که فاصله دوری نخواهد بود و کمتر از ده متر ( بیشترین حالت ده متر است ) با مزار فردی بلند پایه روبرو خواهید شد . مقابر منسوب به عقاب ، اکثرا مقابر با ورودی از سطح زمین هستند یعنی باید دربی پلمپ شده را در صخره ها و یا زمینی تل مانند بیابید .برای کشف درب دالان ، باید دقت و تجربه را به کار گرفت زیرا همانطور که گفته شد ورودی از بالای سطح زمین است .
در مکانهایی که تندیس عقاب بر بالای بلندی قرار گرفته و مکان مورد نظر به مانند وی انگلیسی v یا هفت می باشد به طوری که در زیر و پایین نماد عقاب ، دره قرار گرفته و روبروی عقاب شیب تپه ای بلند است و در اطراف عقاب شرایط مقابر و مزار نیست شما با دفینه ای که به قصد پس انداز صورت گرفته روبرو هستید و درب ورودی دالان ، در تپه یا بلندی روبرو قرار دارد در جهت نگاه عقاب صخره ای بلند خواهید یافت که دربی پلمپ شده در خود دارد .
عقاب حک شده کمی متفاوت از تندیس است . عقاب حک شده نشانه آخر نیست و در جهت نگاه عقاب باید به دنبال نشان آخر بگردید . از علایم همراه نشان عقاب می توان به جوغن و مستطیل حک شده اشاره کرد در کنار تندیس ها ، معمولا مستطیل و مربع به کار می رفته است از دیگر نشان های همراه عقاب ، مخصوصا عقاب حک شده ، به مار و افعی می توان اشاره کرد .
ذکر چند نکته را لازم می بینم و این نکات عبارتند از :
تندیس ها به صورت ایستاده هستند . تندیس خوابیده به بغل نداریم .تندیس عقاب از هر جهتی تندیس عقاب است .نمی شود عقاب بودن یک تندیس را ، منوط به جهت خاصی کرد . یعنی نمی شود گفت اگر از این طرف ببینیم شکل عقاب هست .باید از هر جهتی عقاب باشد . باز یا بسته بودن بال عقاب اصلا مهم نیست دوستان داستان سرایی نکنند . اگر زیر پای عقاب ، چیزی بود به طوریکه عقاب آن را شکار کرده باشد هدیه در زیر همان محل است .
دوستانی که به آثار و علایم حیوانی برخورد دارند در برخی موارد ممکن است به دلیل فرسایش و عوامل طبیعی نوع حیوان و جاندار به خوبی مشخص نباشد .حال در اینجا اگر مطمئن هستید که این آثار طبیعی نیست برای فهمیدن نوع حیوان حتما به این دو نکته توجه خاص نمایید تا در یافتن نوع حیوان بهتر عمل کنید.
1.این حیوان در کجا قرار دارد به طور مثال اگر مورد را ماهی تشخیص دادید آیا در اطراف منابع آبی هست یا خیر.به یاد داشته باشید در کل باید نوع منطقه با ویژگی های آن جاندار در بیشتر موارد سازگار باشد
2.سعی کنید گونه جانوری منطقه خود را بشناسید که به طور مثال آیا آن حیوانی که تشخیص دادید جزو حیوانات منطقه خود هست یا خیر
برای ورود به گروه باستانی کارشناسی نشانه ها تلگرام اینجاکلیک کنید
همانطور که دوستان می دانیم چون دوره اولیه زندگی از غار نشینی شروع شده و سپس به ساخت خانه و شهرنشینی کشیده شده است , غارهای موجود در ایران که از دین زرتشت و مزدیسنا به زاغه نشینی در اطراف شمال غربی و در غارهای موجود در اکثر مناطق ایران مبادرت کردند .این غارها که اکثرا از نوع رسوبی یا آهکی بودند در دوره های مختلف توسط افراد مختلف صناعت و مرمت و ساخته شدند وبعضی بطور 100درصد محل زندگی بوده اند و محل خرج دفینه ها نبودند.
در این میان افراد سپاه یا درباری که از نوع خزانه های درباری و یا راهزنان از دست دشمنان میترسیدند مبادرت به حفاظت ذخایر و سپرده های خود در غارهای متنوع و با ایجاد تله ها و طلسمات مختلف آنها را که از آنها " دفینه " یاد میشود شروع به دخیره و استتار کردن در غارها کردند.
علامتهای موجود در غارها را در تصاویر زیر مشاهده میکنید:
این نماد در اکثر حفاری ها به چشم میخورد و جایی که این نماد دیده میشود به شما مسیر را نشان میدهد و باید از مسیری که به سمت پایین میرفتیم را دست نگه داشته و به سمت نوک چکمه به جلو پیش برویم و معمولا اندازه ای که چکمه یا پای سنگی به ما میدهد بیشتر از 3 متر نمیباشد و شما را به هدف نزدیک میکند . در اکثر مواقع آثار دومی که بعد از چکمه به چشم میخورد چراغ پیسوز است
این علامت نشان قدرت و بزرگی شخص است و در قدیم همچون شیر و ببر روی جام ها ,ریتون ها و ظروف برجسته سازی میشد و در آثار ها هم از آن استفاده میشد این آثار به صورت حکاکی و یا برجسته و حتی به صورت مجسمه نشان قبر سرداری است که دارای اموالی همچون شمشیر - زره - کلاه خود - کمربند - بازوبند و در روی ناف یک سنگ قیمتی و 60 الی 80 سانت زیر سر سفید خانه نیم در نیم یا خم اشرفی میگذاشتند . و بزهایی که روی سنگ حجاری میشده نشان بار نیستند و فقط جنبه نمایش شکار و محل اسکان چوپان را در گذشته دارد
" فرهنگ تدفین در ملل و ادیان مختلف "
انسان در طول تاریخ اجتماعات به اشکال گوناگون مردگانش را دفن کرده است. شکلهایی از تدفین وجود دارد که با هنجارهای فرهنگ ایرانی و اسلامی ما ناهمخوان است. با این حال نباید فراموش کرد که ملتهایی هم هستند که فرهنگ تدفین ما را نمیپسندند.
در این میان اما مرگ بیپرواترین و صریحترین سویهی زندگی و یک واقعیتِ مسلم است. به این جهت یکی از مشکلات انسانها همواره این بوده است که مردگانشان را چگونه و کجا دفن
کنند.
در کهنترین شکل تدفین ، جنازه را در حالت جنینی دفن میکردند
پیشینهی کهنترین گورهایی که تاکنون یافت شده است، به پنجاه هزار سال پیش از میلاد مسیح میرسد. در کهنترین شکل تدفین ، در عصر پیشاسنگی جنازه را مانند جنین در شکم مادر به پهلو در یک گور سنگی میخواباندند.
تدفین به شکل جنین از یک سو این توهم را ایجاد میکرد که جنازه به خواب فرورفته است و از سوی دیگر از امید به بیداری و تولدی دیگر پس از رستاخیز نشان داشت. اجداد ما در آن دوران بسیار دور جنازهی مردگان را طنابپیچ میکردند. احتمالاً به این دلیل که میترسیدند مردگان زنده شوند و سراغ زندگان بیایند.
مراسم تدفین در فرهنگهای کهن که پیشینهشان به سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح میرسد بسیار اهمیت داشت. گورهایی عظیم به طول دوازده متر که با تختهسنگ بنا میکردند از اهمیت تدفین در این فرهنگها نشان دارد.
در این گورها یکصد جنازه جا میگرفت و روی آن را با خاک میپوشاندند. چنین گورهای عظیمی به بناهای باشکوه شباهت داشت و ساختن آنها وقت و هزینهی زیادی میطلبید.
در سدههای میانه، پیش از آغاز دوران روشنگری که همه چیز با افسانه درآمیخته بود، برخی اروپائیان، از جمله آلمانیها اعتقاد داشتند که این گورها را غولها برای خودشان ساختهاند.
در یونان قدیم مردگان را در تابوتی از سنگ آهک قرار میدادند و این تابوت سنگی را سارکوفاگوس یا «گوشتخوار» میخواندند. واژهی تابوت در برخی زبانها مانند آلمانی و فرانسه را بعدها از همین واژهی سارکوفاگ استخراج کردند.
در قرون وسطی گمان میبردند که روح انسان در قلب او جای دارد. از این رو برخی پادشاهان و هنرمندان بزرگ وصیت میکردند که قلبشان را جداگانه دفن کنند. ریچارد شیردل، ناپلئون بناپارت، دانته و شوپن از مشاهیریاند که قلب آنان جداگانه دفن شده است.
در کنعان و ایران ، جنازهی میت را در غار یا در دل کوه قرار میدادند
در کنعان و در ایران، جنازهی میت را در غار یا در دل کوه قرار میدادند. در نقش رستم، در سینهی کوه مقبرههای عظیمی از دوران هخامنشی و ساسانی به یادگار مانده است.
داریوش کبیر، اردشیر، داریوش دوم و خشایارشا را در دل کوه دفن کردهاند.
پس از تصلیب مسیح ، جنازهی او روی زمین مانده بود. روایت است که ژوزفِ آریماتئا، از یاران مسیح، گور خود را که در غاری قرار داشت به مسیح بخشید و جنازهی او را در آن غار نهادند. مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. این واقعه که در کتاب مقدس آمده است به روایتِ عید پاک شهرت دارد و منشأ مهمترین عید مسیحیست.
حوالی ستودانها، هزاران کلاغ و مراغ لاشهخوار در پرواز بودند
مردگان را فقط در خاک یا در دل کوهها دفن نمیکردند. در فرهنگ ایرانی - زرتشتی تدفین در هوا مرسوم بود. در این آئین زمین و آتش تبرکی دارد و روح که از بدن انسان بیرون رفت پیکر مرده بسیار پلید و ناپاک است و هر چیز را آلوده میکند. به همین جهت مرده را نباید به خاک یا به آتش سپرد.
زرتشتیان از زمان ساسانیان هر جا که بودند دخمههایی میساختند و مرده را به آنجا میبردند و در هوای آزاد، کنار دیواری مینهادند تا مرغان شکاری و حیوانات درنده آنها را بدرند و متلاشی کنند و وقتی که فقط استخوانی از مرده باقی میماند، استخوان او را برمیداشتند و در محوطهی کوچکی میگذاشتند و به آن «ستودان» میگفتند که به روایت استاد فقید، سعید نفیسی مخفف کلمهی استخواندان است.
استاد نفیسی در خاطرات دوران جوانیاش از برخی اعتقادات خاص زرتشتیان یاد میکند. اگر کلاغ یا لاشخور چشم راست مرده را درآورده بود، گمان میکردند مرده آمرزیدهتر است. اگر دست راست زودتر از بدن جدا میشد، باز هم مرده آمرزیدهتر بود. اگر مرده را کنار دیوار دخمهای میایستاندند و تعادل خود را از دست میداد و برای مثال به پشت میافتاد، آمرزیدهتر بود تا این که به رو افتاده باشد.
اگر روی پای خود میافتاد یا به حال نشستن درمیآمد، گمان میکردند روح او معذب است. بدتر از همه مردهای بود که سرش از تنش جدا میشد. بدیهیست که حوالی این دخمهها همیشه هزاران کلاغ و مرغان لاشخوار در پرواز بودند.
در آمریکای شمالی، در فلوریدا قبیلهی سمیول از قبایل سرخپوست مردگانش را در تنهی پوک درختان میگذاشت تا به تدریج تجزیه شود. برخی قبایل سرخپوست هنگام کوچ از جایی به جایی دیگر مردگانشان را روی زمین میگذاشتند و به کوچ خود ادامه میدادند.
پیش میآمد که سالخوردگان این قبایل، وقتی هنگام مرگشان فرامیرسید، از قبیله جدا میشدند و به کوه میزدند و در آرامش و در انزوا میمردند. جنازهی آنان در همان محل میماند تا به تدریج تجزیه شود و از بین برود.
تدفین در آب
در تبت، هرگاه زنان باردار و جذامیان میمردند، جنازهی آنان را به رود میسپردند. وایکینگها نعش مردگانشان را سوار قایق کوچکی میکردند و به آب میسپردند. در آلمان اخیراً تدفین در آب مرسوم شده است. در این نوع تدفین جنازه را ابتدا میسوزانند و سپس خاکستر آن را در ظرفی قرار میدهند که در آب حل میشود. ظرف را به آب میسپارند.
هندوها و ژرمنها، مردههایشان را میسوزاندند
در هندوستان، سوزاندن مردهها مرسومترین شکل تدفین است. هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح ژرمنها مرده را میسوزاندند و خاکستر آن را به همراه اشیای زینتی که از مرده به جای مانده بود، در یک ظرف گلی ساده جمع میکردند.
در میان هندوها رسم است که وقتی کسی میمیرد، اگر دارای فرزند است، پسر ارشد میبایست آتش را بیفروزد. هندوها اعتقاد دارند که روح مرده با سوزندان جسم او آزاد میشود.
در غرب سوزاندن مرده مرسوم است. خاکستر مرده و برخی حیوانات خانگی را در ظرفی مینهند و این ظرف را به خاک میسپارند.
در همهی فرهنگها، تدفین با مذهب درآمیخته است
مراسم تدفین از یک سویهی تسلیدهنده برای بازماندگان برخوردار است. در زمان رومیها وقتی مردهای در آتش میسوخت، بازماندگان از دیدن دودی که از جنازه برمیخاست تصور میکردند که روح مرده همراه با آن دود به آسمان میرود و با این فکر خود را تسلی میدادند در حالیکه بعدها با آمدن مسیحیت و اسلام سوزاندن مرده، نشانگر بیاحترامی به جسم انسان بود.
بهتر بود که جسم انسان را در کفن بپیچانند یا در تابوت بگذارند و در قبر قرار دهند تا روز رستاخیز فرارسد و معاد اتفاق بیفتد. به همین جهت پس از فراگیر شدن مسیحیت در اروپا، سوزاندن جنازهها که تا پیش از آن مرسوم بود ورافتاد و به همین شکل پس از غلبهی مسلمانان بر ایرانیان نهادن جنازهها در دخمهها منسوخ شد.
در قرون وسطی تنها زنانی را که به جادوگری متهم میشدند، پس از محاکمه در محاکم تفتیش عقاید با آتش میسوزاندند. دلیل میآوردند که با این تمهید روح شیطانی و پلید جادوگران همراه با جسمشان برای همیشه نابود شود.
با توجه به دگرگونی باورها و آئینهای تدفین در تاریخ اجتماعات میتوانیم بگوییم که در همهی فرهنگها تدفین با مذهب درآمیخته و به همین جهت با تغییر مذهب، آیین تدفین نیز دگرگون میشده است.
تدفین در زمانهی ما
مسلمانان و یهودیان با سوزاندن مرده مخالفاند. در اسلام و یهودیت میبایست مرده را حتماً در خاک دفن کرد. در یهودیت هر گور، تنها به یک جنازه اختصاص دارد.
اما در ایران با افزایش جمعیت، به تدریج از اوایل دههی پنجاه خورشیدی گورهای دو و سه طبقه به وجود آمد. پیش میآید که اعضای یک خانواده را در یک گور سه طبقه قرار دهند. سنگی به نام سنگ لحد هر یک از این طبقات را از هم جدا میکند و به هر مرده یک سنگ قبر مجزا تعلق میگیرد.
در اسلام و یهودیت، نبش قبر جایز نیست و اصولاً شایسته نیست که آرامش مردگان به هم بخورد. گورستان در این مفهوم یک خانهی ابدی و از برخی لحاظ پندآموز است.
گورستان اهل تسنن، ساده است و پیش میآید که گورها بینام و نشان باشند و تنها سنگی ساده بر آن بنهند. در مراکش سنگ قبر را به اندازهی قامت مرده میتراشند و جز این هیچ نام و نشانی از مردگان باقی نمیگذارند.
اما در فرهنگ ایرانی و اسلامی ، آرامگاه و سنگ قبر اهمیت دارد، چنانکه بسیاری از آرامگاهها از نظر معماری و بسیاری از سنگ قبرها از نظر خوشنویسی، شاهکارهایی به شمار میآیند.
پس از دوران روشنگری در غرب، سوزاندن جنازهها از نو مرسوم شد. کلیسای کاتولیک تا سالها با این نوع تدفین مخالف بود. با این حال در سال ۱۹۶۹ به دلیل کمبود جا ، کلیسا مجبور شد با سوزاندن جنازه موافقت کند.
سوزاندن جنازه و دفن خاکستر آن ، به مراتب ارزانتر از تهیهی تابوت و اجارهی یک گور به مدت پنج تا سی سال است. به همین جهت بسیاری از اشخاص در غرب وصیت میکنند که بعد از مرگ جنازهی آنان را بسوزانند.
در ایتالیا و در هلند، مرده را الزاماً نمیبایست در گورستان دفن کرد. اما در بسباری از کشورها مانند ایران، آلمان و فرانسه، مرده باید حتماً در گورستان دفن شود و برای این کار، بازماندگان به جواز دفن نیاز دارند.
در آلمان تا سال ۲۰۰۳ مرده را حتماً میبایست در تابوت بگذارند و دفن کنند. اما در سال ۲۰۰۳ این قانون را برداشتند و اکنون مسلمانان میتوانند مشروط بر موافقت سازمان گورستان، مردههایشان را در کفن بپیچانند و به خاک بسپرند.
یکی از خطر ناکترین گازهای شناخته شده است که شخص مواجه شده با این گاز اگر اقدامات لازم برای مداوا انجام ندهد منجرب به مرگ شخص خواهد شد در ظرف کمتر از ۷ الی ۱۵ روز . به تمام افرادی در حین حفاری توصیه می کنم که دقت عمل به خرج بدهند تا از این گاز سمی در امان باشند . راه بسیار ساده وجود داره که در این پست به اون اشاره می کنم . البته افراد فوق حرفه ای و باستان شناسان اغلب از لوازم مخصوص حفاری استفاده می کنند که تهیه برخی از این لوازم برای افراد معمولی مقدور نسیت یکی از این لوازم لباس مخصوص حفاری برای جلوگیری از ورود گاز و تماس با شخص کاوشگر. مهمترین تاثیری که این گاز می تونه داشته باشه اینه که از راه تنفس وارد شش های شما بشه و تاثیر خودشو بزاره . شما باید در حین حفاری یک دستمال یا پارچه و یک بطری سرکه به همراه داشته باشید که وقتی احساس کردید با گاز طلا یا بوی عجیب و غریب مواجه شده اید سرکه رو به دستمال آغشته کنید و به جلوی بینی خود بگیرید . این روش تا مدتی می تونه کار ساز بشه و شما به کارتون ادامه بدید . سعی کنید اگر با بار یا کوزه یا صندوقچه ی گنج رو به رو شدید در فضای آزاد و باز درشو باز کنید تا به کسی آسیب نرسونه
بیشتر ما این علامت را درقبرستان مسیحیان میبینیم .میگویندکه در دوران مسیحیت این علامت استفاده شده حدود2000 سال پیش اما گاهاجاهایی را ما میبینیم که تا 3000 سال قدمت دارند و علامتی بشکل+ مشاهدهمیشود واین یعنی ...
اما در مکانهای پربار هم این علامت به کار برده شده.در تفسیر این علامت خیلی باید دقت کرد < چون مهم این است تشخیص دهیم این علامت به مال تعلق دارد یا نشان سنگ مزاراست>گاهی به معنی اشاره به جای دیگر است: یعنی هر 4 ساق صلیب را اندازه بگیر هر کدام که بزرگتر بود به آن طرف برو.گاهی آن ساق که کوچکتر است مسیر را نشان میدهد.اگر هر 4 ساق هم اندازه بود به همانجا اشاره دارد.خیلی باید دقت کرد .باید یک کارشناس حتما در کنارتان باشد.صلیبها به شکلهای خیلی متنوعی طراحی شده اند.در آذربایجان این صلیبها از دوران بیزانس به یادگار مانده اند.صلیبها گاهی درکنارشان علامت دومی هم دارند مثل یک+ یا oکه به مامقیاس میدهند.به سر خاچ باید دقت کنید که بسته باشد.اگه خاچ ما تکی بود درست است 1-3-5-7-11
بهدنبال مزار باشید.
نکته خیلی مهم در حفاری قبور
در حفاری قبور حتما باید از یک دستکش خوب استفاده بشه برای اینکه میکروبهای بیماریهایی همچون وبا و طاعون تا سه هزار سال از بین نمیرن یعنی اگه جسد بر اثر یکی از این بیماریها مرده باشه به شما هم سرایت میکنه در ضمن یک نوع باکتری در اطراف جسد تکثیر میشه که از راه ناخن وارد بدن میشه و فرد اب بدنشو ظرف هشت دقیقه از دست میده و میمیره و هنوز که هنوزه این باکتری برای دانشمندان ناشناخته هست پس جدی بگیرید {هادی املی}
ولی بار اصلی که خرج امازاده بود در زیر کفش کن در متراژ ۷۰ سانتی قرار میگرفت و بعضی از مردم هم نذر خودشونو به خادم امامزاده میدادن و خادم هم آنهارو جمع میکرد یک سریع رو خرج امام زاده میکرد اضافیشو در پشت امازاده به صورت تل در زیز زمین دفن میکرد که اکثر امازاده ها رو برید ببینید داخلحیاط امامزاده به صورت تل وجود دارد و یا حتی خود امازاده رو دستکاری کردن و روی خود تل بناش کردن
((من هیچ گونه وظیفه ای درباره ی حفار ی های غیر قانونی ندارم))
باز یا شاهین پرنده ای شکاری بوده و چشمان تیزبینی دارد. شکار خود را در میان چنگالهایش نگه می دارد. به احتمال زیاد ، این علامت به دفینه راهزنان یا به غنایم و… جنگی اشاره دارد. به طور کلی ، دفینه آن در مکان بسته و پلمپ شده ای قرار دارد. جهت نگاه شاهین حائز اهمیت است. همانطوریکه شاهین یا باز ، شکار خود را می خورند ،ما نیز بایستی بدانگونه در جستجوی دفینه باشیم. منظورم این است که زیر یا قسمت تحتانی پاهایش را بررسی کنید. اگر به نتیجه ای نرسیدیم ، در جهت نگاه عقاب به جستجو می پردازیم. این علامت مطلقا نشانه دفینه است. در عین حال نباید تله ها را نادیده بگیریم
اگر بر روی سر عقاب ، علامت صلیب (خاج) باشد ، به دفینه بیزانس (روم) اشاره داشته و شاید آرامگاه یک شاه باشد
اگر
بالهای عقاب باز باشد ، آرامگاهی است که به یادبود شخص مرده ساخته شده و
دارای هدایای گرانبهایی است. اگر مقبره متعلق به شخص صاحب قدرتی باشد ،
وسایل شخصی وی نیز در دسترس خواهد بود. اما با ذکر این مطالب ممکن است قبر،
خالی نیز باشد
اگر بالهایش بسته بوده وبه صورت نشسته باشد ، دفینه آن داخل یک غار بسته و پلمپ شده است
جایی که نماد عقاب باشد ، احتمال دارد دفینه آن داخل سنگ باشد
سنگ زیرپاهای عقاب حائز اهمیت است
با توجه به محیط پیرامون علامت عقاب ، سنگهایی با فرم وشکل متفاوت را مورد بررسی قرار دهید
مسیر وجهت نگاه و دم عقاب را جستجو کنید
صلیب(خاج) موجود در روی سر عقاب به معنی سوگند یا تایید است
عقاب کنده کاری شده اصولا معنی و مفهوم دار نمی باشد
احتمال دارد نشانه مار هم به عنوان علامت دوم موجود باشد
نظریه متفاوت:
در
هر دوره ای از تاریخ ، پرندگان شکاری ، نماد قدرت و سرعت بوده اند. بر روی
پول (مال،جنس: که امروزه ما دفینه می گوییم) نیز چنین رویکردی حاکم بوده
است. علامت حیوانات شکاری مبین جنس زیادی هستند. احتمالا دفینه یک سپهسالار
لشکری یا سلطانی فاتح بوده است. اگر بر روی سر پادشاه علامت صلیب باشد ،
به احتمال قوی جنس متعلق به دوره روم – بیزانس است. درست در زیر علامت یا
نزدکترین جا به قسمت پایین ، امانت (مژده) وجود دارد
اگر
بالهای عقاب باز باشد ، دفینه ای است که به یادبود شخص مرده و بعد از مرگ
وی گذاشته اند. این محل مقبره نیست ، اما شمشیر ماسک ، کلاه خود و به
همراه آنها پول (سکه) نیز موجود است. پرندگان شکاری حتما دارای سکه مژده
(سرباری) هستند. اگرعقاب در حال نگاه کردن به بالا باشد، اکثر اوقات مژده
آن در زیر جنس (دفینه ) است. اگر عقاب نشسته با بالهای بسته در مکان بسته
ای باشد ، جنس در داخل همان مکان می باشد.اگر در زمینهای باز، عقاب به
حصورت حکاکی شده باشد(برجسته نباشد)، حتما در امتداد پشت عقاب در جستجوی یک
سنگ باشید. این سنگی که شما در پی آن هستید از هر حیثی متفاوت وجالب توجه
است. بار در زیر سنگ بوده و فقط یک نقاشی از پرنده شکاری در یک منطقه صخره
ای وجود دارد. اگر چیز خاصی دیده نشود ، امکان دارد روبروی آن یک سنگ ثابت
قرار داشته و باید پایین آنرا حفر کنید. با این حال ، معمولا در اینگونه
جاها ، سنگ علامت دار خواهد بود. علامت را باید بررسی و اندازه گیری کنید.
همچنین بخشی از سنگ به کار رفته در سر و منقار پرنده ، جالب است. این یک
علامت بوده وبار آن در جهت پشت عقاب در یک منطقه صخره ای وجود دارد
یک نظر متفاوت دیگر :
علامت
عقاب در روی دلار آمریکا نقش بسته است.از آنجایی که 33 پر در بال عقاب
(دلار آمریکا) دیده میشود ، مبین بالاترین طبقه فراماسونری است.اگر از منظر
اقتصادی به مفهوم علامت عقاب(دلار آمریکا) بنگریم ، به مفهوم امپریالیسم و
تسلط بر جهان بیان میشود
زیر سنگ را بررسی کنید تا 2 متری زیرش را نگاه کنید. البته بهتر است سوراخ وسط سنگ آسیاب را اندازه گیری کنید هر سانتیمتر را می توانید یک متر حساب کنید. سنگ آسیاب نماد گنج است اگر زیر خاک باشد آخرین علامت است. اگر سنگ آسیاب در سطح زمین باشد نماد گنج نیست